Shokooh Mirzadegi

شکوه میرزادگی

از نگاه يک زن ـ 17 فروردين 1387 ـ   پنجم آوريل  2008

بازگشت به صفحه اصلی

قصه

شعر

مقاله

يادداشت

  نگاه يک زن

مطالب  ديداری

مطالب  شنيداری

مرکز  اسناد  زنان

نامه های سرگشاده

کتاب های در اينترنت

کتاب های منتشر شده

کتاب های در دست انتشار

*****

 تماس

 شرح حال

آلبوم عکس

English Section

 

 

 

   

 

 

 

 

 

 

 

Puyeshgaraan

 

 

 

 

دو «فاطمه» که به مجلس می روند

تقريبا در همه جای دنيا، هر کجا، که مجلس و پارلمانی دارند زنانی شانس بيشتر  برای به دست آوردن کرسی هايي در اين مجالس را دارند که، در کنار همه ی توانايي و تخصص ها و شايستگی هايشان مشهور به حمايت از و توجه به حقوق زن ها هستند و يا نشان داده اند که به بهتر شدن وضعيت زن ها علاقمندند و تاريخچه ی زندگی شان نيز نشان می دهد که در اين مورد تلاش ها کرده اند. حتی در کشورهای ديکتاتوری نيز که مثل کشور ما دولت در انتخابات دخالت می کند و در آرای مردم دست می برد و هر آن کسی را که مايل است از صندوق بيرون می کشد، باز هم وقتی زنی از صندوق بيرون می آيد يا بيرون آورده می شود، او زنی است که، به ظاهر هم شده، از حقوق زن ها دفاع می کند. در واقع، حداقل در صد سال گذشته، ديکتاتورها و همراهانشان نيز فهميده اند که ـ حتی اگر باور نداشته باشند ـ بايد اعلام کنند که زن و مرد برابرند. آنها دانسته اند که اگر بخواهند فرمانروايي کنند بايد ظاهراً هم که شده اين برابری را قبول داشته باشند.

اما از آنجايي که در سرزمين ما رژيم حاکم نه تنها با برابری زن و مرد مخالف است بلکه هر نوع تبعيض جنسيتی را نيز بر زن ها روا می دارد، وقتی هم که می خواهد زنی را از صندوق بيرون کشد، با راحتی خيال زنی را بيرون می آورد که ظاهر و باطنش به زيان حقوق زن باشد.

مجلس هشتم شورای اسلامی که چند ماه ديگر افتتاح خواهد شد، بهترين نمونه از اين گونه انتخاب ها را با خود دارد. و من می خواهم در اين جا با شما از دو زنی سخن بگويم که  پيشاهنگ دموکراسی در جمهوری اسلامی هستند.

 

امسال شورای نگهبان صلاحيت زنانی را تاييد کرد که ده تای آن از تهران و حومه هستند و از ميان آنها عددهای بزرگ رأی در جلوی نام دو تاشان چشمگير بود: يکی خانم فاطمه آليا با 233 هزار و 83 رای و ديگر ی هم خانم فاطمه رهبر با 230 هزار و 194 رای. يعنی تعداد آرايشان تقريبا نصف اولين نفر از تهران است که آقای غلامعلی حداد عادل باشد. با توجه به سهميه بندی جنسيتی دولتی اعداد مزبور به نظر عادلانه می آيند. و به اينکه اين «نصف رای» را از مردم گرفته اند يا از بزرگان جمهوری اسلامی نيز چون ربطی به اين بحث ندارد کاری ندارم.

به هر حال، من تکه هايي از گفته های اين دو خانم را که در ظرف سه سال گذشته در مجلس و يا در رسانه ها گفته اند، و همه شان هم در نشريات رسمی منتشر شده اند در اينجا می آورم و دوست دارم حتی اگر آن ها را قبلا هم ديده ايد دوباره با هم مرورشان کنيم.

 

 

خانم فاطمه آليا، زنی که بيشترين رأی را اورده، عاشق واژه ی «عفاف» است و مدام در ارتباط با عفاف درونی و بيرونی زنان حرف می زند. می فرمايد:

ـ عفاف مجموعه ی فضيلت های درونی است که به صورت حجاب ظهوری بيرونی پيدا می کند

يا

ـ گرايش به پوشش و عفاف امری فطری در ميان زنان و مردان بوده و در تمام اديان الهی نيز بر پوشش مناسب تاکيد شده که تنها تفاوت های آن در چگونگی و حدود آن بوده که در دين مبين اسلام به کمال رسيده است.

(البته حدود و چگونگی پوشش زن ها بر همه ی ما روشن است اما کاش ايشان اين حدود و چگونگی را در مورد مردها نيز شرح می دادند تا مردهای مسلمان ما نيز اينگونه غرب زده در کوچه و خيابان جولان ندهند و چون ما زن ها عفاف فطری شان را حفظ کنند).

خانم آليا در ارتباط با فرهنگ و هنر و هنرمند نيز نظريات ابتکاری ارائه داده اند ـ همچنان با توجه به عفاف:

ـ روح حاكم بر رسانه بايد فرهنگی باشد و رسانه های ديداری و نوشتاری نيز بايد با هم هماهنگ باشند تا در مسير فرهنگ سازی حجاب و عفاف هنرمندان و كاركنان عرصه رسانه كه در نقش های مثبت و موثر با رعايت حجاب و شئون اسلامی ظاهر می شوند نيز بايد در خارج از حيطه رسانه به رعايت اين امر مبادرت ورزند چرا كه مشاهده هنرمندان بد حجاب در جامعه اثری تخريبی بر ذهنيت افراد خواهد داشت.

يکی از کارهای جنجالی اين خانم سر و صدايي بود که در مجلس در مورد سيمون دوبوار راه انداختند؛ آن هم بدون آنکه سيمون دوبوار بيچاره دخالتی داشته باشد. ماجرا از اين قرار بود که ايشان شنيدند که خيابانی را به نام اين زن نام گذاری کرده اند و در پی آن، در يکی از جلسات مجلس، با ناراحتی به اين عمل اعتراض کرده و گفتند:

ـ به جای اين که نام سيمون بوليوار را، که مروج فرهنگ فمنيست است، بر روی خيابانی در غرب تهران بگذارند بهتر است که نام زنان شهيد را بر خيابان بگذارند.

(که البته پس از چند روز بحث مفصل معلوم می شود که ايشان خانم سيمون دوبوار نويسنده و فمنيست معروف جهانی را با آقای سيمون بوليوار، مبارز آمريکاي لاتين، اشتباه گرفته اند. حتما به علت شدت ناراحتی و خشمی که ايشان نسبت به فرهنگ فمنيستی دارند با ديدن همان نام اول گرفتار هيجان شده اند و نبايد اين اشتباه را جدی گرفت).

در عين حال ايشان از جمله کسانی هستند که معتقدند فقط چادر حجاب به حساب می آيد و زن مسلمان زنی است که چادر به سر می کند. اما در عين حال معتقدند که چادر متعلق به زنان مسلمان و مبارز است و هر زنی لياقت چادر سر کردن ندارد. توجه بفرماييد:

ـ حضور زنان در رسانه بايد با شرايط خاص و حفظ حرمت باشد. در صورتی كه برخلاف آن در رسانه ها حجاب و به خصوص چادر پوششی برای زنان بزه كار و قشری خاص به كار می رود در حالی كه همين حجاب نماد زن مسلمان و مبارز است و بايد افرادی كه در رسانه از آن استفاده ميكنند معيارها را دريابند تا دقيق تر به اين موضوع بپردازند.

(در واقع ايشان به رسانه ها می گويند که بايد زنان مسلمان و مبارز را در چادر نشان دهند و زنان بزه کار  را با روسری ـ چون به هر حال رسانه ها که نمی توانند زن را بدون سر پوش نشان دهند پس اقلا به جای چادر روسری سر بزهکاران کنند تا تفاوتی وجود داشته باشد ـ و شايد در مجلس هشتم بگويند که بايد سر زنان بزهکار، يا فمنيست!، گونی بکشند تا کاملاً از زنان چادری مسلمان مبارز تميز داده شوند).

 

و اما نماينده ی ديگری که به مجلس  هشتم تشريف می برد خانم فاطمه رهبر است که نسبت به خانم فاطمه آليا گاهی معتدل ترند يا بهتر است بگويم  می کوشند معتدل تر باشند. مثلاً، وقتی از ايشان  در خصوص عدم پيگيری برخی از طرح های مجلس ششم در خصوص حمايت از زنان، مانند برابری ديه زن و مرد، برابری ارث، و حضانت کودکان پرسش می شود پاسخ می دهند که:

- ما برخی از طرح های مجلس ششم را پيگيری کرديم اما بسيار از اين طرح ها، مواردی که نام برده شد، مغاير با احکام دينی ماست. اين احکام ثانويه ما هستند که آن ها از حيطه احتيارات مجلس خارج است و توسط حاکم شرع بايد تصميم گرفته شود.

ايشان مهمترين اقدام فراکسيون زنان در مجلس هفتم را تدوين مصوبه ای می دانند که در آن حقوق و مسئوليت های زنان ايرانی را مشخص کرده است و در اين مورد می فرمايد:

- تصويب اين منشور مقابله با «کنوانسيون دفاع از حقوق زنان» است که در اروپا بر عليه ايران تهيه شده است.

خانم رهبر البته بارها ار توطئه های اروپا و آمريکا عليه زنان ايران سخن گفته اند و اکثر کنوانسيون ها و قوانينی را که برای زنان همه ی کشورها درست شده، به عنوان اقدام عليه زنان ايران مورد ملامت قرار داده اند.

 وقتی آقای احمدی نژاد به امت اسلامی فرمان دادند که تا می توانيد بچه بياوريد، خانم رهبر ابتدا گفتند:

 

ـ ايشان در حد شوخی بحث افزايش جمعيت را مطرح کردند. در حال حاضر شرايط کار خانم ها در بيرون باعث شده که خانواده ها با فرزند کمتر موافق باشند. ايشان نظر شخصی خودشان مبنی بر اين که با بچه های زياد موافقم را اعلا کردند.

اما بعد که متوجه شدند حرف رييس جمهورشان خيلی هم جدی جدی بوده و ماجرا سياسی است گفتند:

ـ بحث اصلی رئيس جمهوری اين است که با دقت ريشه يابی کنيم هر چه تعداد جمعيت مسلمانان و شيعيان بيشتر باشد طبيعتا اين تحکيم نظام اسلامی در جهان را ايجاد می کند که البته اين مباحث در اين جلسه مطرح نشد.

 (دلم می خواست بدانم خانم رهبر چند تا بچه دارند و  تعدادی که به تنهايي و شخصا برای تحکيم نظام اسلامی به امت مسلمان شيعه اضافه کرده اند چند نفرند. ولی از آنجايي که ايشان در سنی هستند که هنوز می توانند توليد امت کنند بهتر است برای محکم تر کردن جای خودشان در مجلس هشتم هم که شده در اين راه تلاش بيشتری بکنند.)

در ارتباط با تفکيک جنسيتی نظر خانم رهبر چنين است:

ـ در برخی رشته ها به بعضی دلايل، از جمله سختی کار و يا زيان بار بودن نوع اشتغال بعد از تحصيل مانند رشته معدن يا رشته صنايع سنگين برای خانم ها و ناهمخوانی آن با فيزيک و خلق و خوی بانوان بهتر است به نوعی برنامه ريزی صورت بگيرد که آقايان بيشتر در اين رشته حضور يابند تجربه نشان داده است که آقايان در اين گونه رشته ها موفق تر هستند. يا مثلا در رشته زنان و زايمان دين مبين اسلام هم تاکيد دارد که در اين گونه رشته ها اولويت با حضور خانم هاست.

 (که حتما از نظر ايشان رشته زنان و زايمان هم که چندان نيازی به تخصص عمده ندارد. مگر تا دو قرن پيش زن ها چه می کردند؟ می زاييدند، می زاييدند و می زاييدند و خودشان هم بچه ها را تحويل می دادند و تحويل می گرفتند).

و اما در کنار همه ی اين حرف ها که در مورد سعادت و کرامت و عفت زنان ايران از زبان اين نمايندگان زن مجلس اسلامی شنيديم، حيف است که اين حرف عجيب خانم رهبر را هم ناشنيده بگذاريم:

 ـ هر چند که عقد موقت در احکام دينی ما آمده است اما بايد تصويب اين گونه قوانين با در نظر گرفتن مقتضيات زمان و مکان صورت گيرد که در شرايط کنونی اجرای عقد موقت برای جامعه ما ضروری به نظر نمی رسد

به هر حال، هر چه باشد، اين خانم ها از زنان پيشرو و روشنفکر جمهوری اسلامی هستند و بايد حرف هايي هم بزنند که ممکن است تندروی به حساب آيد اما مسلما نبايد آن ها را خدای ناکرده با حرف های زنان بزه کار فمنيست اشتباه گرفت.