|
======================================================================== شکوه ميرزادگی پيوند به فهرست شعرها
مرز ========================================================================
تندتر از پرنده آمدم تا بوسه هايت را از ميان ابرها بردارم.
يک قُله ی کبود يک دريای مهتابی و يک تکه بلور که می شکند در نگاه خورشيد و می نشيند بر آيينه و لبم.
*** اکنون ميان من و تو فقط يک جنگل است، خوابيده در شرم خاکستری باران و يک مرز گسترده در سکوت کوهستان و ترديد و يک کوچه که از ميان آتش می گذرد.
*** می نشينم بر لبه ی مرز لم می دهم به ماه و تماشايت می کنم شراب فرو می ريزد و عطرم خواب پوستت را می بيند.
*** اگر دست دراز کنم جنون به خانه ی آهو خواهد زد.
سيزدهم ژانويه 2006 |
|
|
|
|
|
|
|