کدام سده
از
حافظه ی کيهانی من گذشته ای
که
اسم شب را نمی دانم
و
ميان مهربانی و آتش سرگردانم؟
در
کدام جاده ی کهکشان
نوازشم کرده ای
که
تا ابد در عطر ستاره غوطه می خورم؟
***
شب
آتش است امشب
مِه می پوشم و
در
خواب های خوش ات می گردم؛
ـ
باغ خدايان است
يا گذرگاه سيب و عسل؟ـ
کشمکشی است
ميان خورشيد و ماه
بلور آتش می ريزد
بر
شب
و
موج پا می کوبد بر ساحل
***
ميان بوسه ماهی و آب
مرا به خانه ی آتشفشان ببر
29 ژانويه 2008
|