Shokooh Mirzadegi

از نگاه يک زن

شکوه میرزادگی

9 تير 1388  30 جون 2009 

بازگشت به صفحه اصلی

قصه

شعر

مقاله

يادداشت

  نگاه يک زن

مطالب  ديداری

مطالب  شنيداری

مرکز  اسناد  زنان

نامه های سرگشاده

کتاب های در اينترنت

کتاب های منتشر شده

کتاب های در دست انتشار

*****

 تماس

 شرح حال

آلبوم عکس

English Section

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Puyeshgaraan

 

 

 

 

 

ما را به دم پير نگه نتوان داشت

در خانه دلگير نگه نتوان داشت

آن را که سر  زلف چو زنجير بود

در خانه به زنجير نگه نتوان داشت

 

قاتلی که به محل قتل بازمی گردد

مثالی است قديمی در آمريکا، به نقل از کارآگاهان غربی، که می گويد: «قاتل هميشه به محل قتل بازمی گردد». اين مثال، تا امروز ، کارایی خود را برای پليس آمريکا حفظ کرده و پليس، همچنان، اگر قتلی اتقاق بيفتد که قاتل يا فرستادگان قاتل ناشناس مانده باشند، تا مدت ها و حتی ماه ها مراقب می نشيند تا ببيند چه کسانی دور و بر محل قتل يا دور و بر ماجرای قتل می گردند. راستش امروز، با ديدن نامه ی آقای احمدی نژاد، رييس جمهور غيرقانونی حکومت اسلامی (حتی اگر قبول داشته باشيم که خود حکومت اسلامی قانونی است!) به ياد اين مثال افتادم.

ايشان، در نامه ای به آيت الله شاهرودی، از او خواسته که: «دستور فرماييد تا دستگاه قضايي با جديت هر چه بيشتر به موضوع قتل آن مرحومه رسيدگي و عوامل جنايت را شناسايي و محاكمه و نتيجه را جهت اطلاع مردم شريف منتشر نمايد!» البته ايشان قبل از اين تقاضا در پاراگراف اول نامه اش تکليف رييس دادگستری را روشن کرده و تاکيد کرده که « يكي از شهروندان محترم به نام سركار خانم ندا آقا سلطان (که تا چند روز پيش طرفداران ايشان، با کثيف ترين اتهام ها و کلمات از او نام می بردند) در مورخ 30/3/88 توسط عوامل ناشناس به طور كاملا مشكوكي در يكي از خيابان هاي تهران به ضرب گلوله كشته شدند. با توجه به حاشيه سازي هاي فراواني كه در خصوص اين حادثه ی دلخراش صورت گرفته و شانتاژ تبليغاتي وسيع رسانه هاي بيگانه و قراين و شواهد فراوان ديگر، دخالت مخالفين و معاندين ملت ايران براي بهره برداري هاي سوء سياسي و مشوش نمودن چهره پاك جمهوري اسلامي قطعي به نظر مي رسد!»

البته اگر کمی عميق تر به ماجرا نگاه کنيم، می بينيم که آقای احمدی نژاد  در اين لحظات حساس چاره ای ندارد جز اين که، اولاً، خودش را آدمی خوش قلب نشان دهد که اين نوع مسايل برايش «دلخراش» است و، سپس، تلاش کند که آلودگی ناشی از قتل هايي را که در اين روزهای اخير در ايران اتقاف افتاده به نوعی از دست هايش بشويد؛ زيرا حالا که قرار است اتحاديه ی اروپا و آقای اوباما با او به عنوان «رييس جمهور حکومت اسلامی» وارد مذاکرات مربوط به انرژی هسته ای شوند، اگر هنوز خون مربوط به اين کشتارها بروی دستانش مانده باشد يا مذاکرات انجام نمی شود و يا اگر هم انجام شود، اين عمل «رهبران جهان آزاد!» از جانب مردمان متمدن اين کشورها به شدت مورد اعتراض قرار خواهد گرفت چرا که در آن صورت آنها نيز به صورت عاملان جنايات عليه بشريت در آمده و صلاحيت هيچ مذاکره ای را نخواهند داشت. به هر حال، او که از «ندا» ـ اين مشهورترين قربانی اين قتل ها ـ شروع کرده خبر ندارد که بار خونين تمامی اين قتل های اخير بر گردن او و رهبرش تا ابد سنگينی خواهد کرد و آنها بايد روزی جوابگوی نه تنها مردمان ايران که مردمان جهان باشند. چرا که آنچه در ايران می گذرد، به مدد عصر ارتباطات، در همه ی خيابان های جهان، پژواک دارد

 

سی ام جون 2009

shokoohmirzadegi@gmail.com