خرد
چشم جان است، چون بنگری
تو
بی چشم، شادان جهان نسپری
ويترين تازه ی جلب توريست
اگر چه در حال حاضر
رييس جمهور شدن در سرزمين ما چندان ربطی به صندوق رای ندارد اما، از
نظر ظاهری هم که شده، هر رييس جمهوری بايد از صندوق رأی بيرون بيايد.
امسال، اهل سياست معتقدند که هنوز زود است که بتوان پيش بينی کرد چه
کسی قرار است نامش از صندوق های رای گزينش رئيس جمهور ايران بيرون
بيايد. و، بهر حال، نکته ی مهم آن است که اين بيرون آمدن، يا بيرون
آورده شدن، خودش حساب و کتابی دارد که باز اهل سياست آن را می دانند.
من اما فکر می کنم که
يا آقای احمدی نژاد به دوستان و فاميل نزديک اش اطمينان داده که دوباره
انتخاب خواهد شد و يا آن ها از بس به ايشان علاقه و اعتماد دارند
خيالات برشان داشته که جای ايشان محکم است. از اين دوستان و قوم و خويش
ها بيشتر از همه آقای رحيم مشايي خيال ماندگاری دارد، آن هم به خصوص در
پست رييس سازمان ميراث که برايشان «شيرين ترين چيز است». ايشان در اين
روزها به سرعت هر چه تمامتر برنامه های مختلفی را تدارک می بينند که هم
به درد انتخابات بخورد و هم به درد بعد از انتخاب شدن شان. يکی از اين
برنامه ها راه اندازی تلويزيون ماهواره ای گردشگری در دبی است؛
تلويزيونی که در شروع 45 ميليارد تومان برايش بودجه گذاشته اند، و سايت
خبری دبی به نام «سيتی دبی» هم خبر داده که اين شبکه به زودی به وسيله
ی سازمان ميراث فرهنگی راه اندازی خواهد شد. هدف اين شبکه هم «تشويق
گردشگران اروپايي برای سفر به ايران» اعلام شده است.
اما چرا اين تلويزيون
بايد در دبی باشد و در تهران يا در کيش يا هر کجای ديگری نباشد؟ به
نظر می آيد که دليل را بايد در اين واقعيت جست که قرار است اين
تلويزيون برنامه هايي را تدارک ببيند که اجرايش در داخل ايران با
قوانين مذهبی خوانايي ندارد و، مثل همه ی خلاف کاری ها و زد و بندها و
کارهای پنهانی آقايان، بايد در شيخ نشين هايي انجام شود که بابت اين
کارها کلی امتياز از دولت ايران دريافت می کنند.
در عين حال، اين پرسش
هم مطرح شده که چرا رحيم مشايي و دولت، برای برنامه های خود در راستای
جلب توريست، از تلويزيون های «العالم» «پرس تی. ویی» و «سحر»، که هر
ساله ميليون ها دلار هزينه دارند، استفاده نمی کنند؟ که البته پاسخ اين
پرسش هم بسيار ساده است: حتی آقايان هم فهميده اند که تلويزيون هايي با
شکل و شمايل و برنامه های آن تلويزيون ها نه تنها توريست اروپايي را
جلب نمی کنند که آن ها را فراری هم می دهند؛ پس بهتر است تلويزيونی
درست شود که ظاهری اروپايي پسند داشته باشد.
اما حتی اگر بتوانند
با بهترين برنامه های تلويزيونی و شعارهای خوش انشا توريست های اروپايي
را به ايران بکشانند، چگونه آيا می توانند در «داخل کشور» پاسخگوی
خواسته های آنان باشند؟ اين پرسش را حتما آقای رحيم مشايي بايد جواب
بدهند که نزديک به چهار سال تمام است که شعار «ما دنبال توريست مسلمان
هستيم» می دهند اما در آرزوی کشاندن توريست های اروپايي به ايران می
سوزند.
16مه
2008
sh@shokoohmirzadegi.com
|